جدول جو
جدول جو

معنی چش نظر - جستجوی لغت در جدول جو

چش نظر
چشم زخم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ نَ ظَ)
آنکه نظرش کج باشد. کج بین. بدنگاه. (ناظم الاطباء) ، حسود و رشکین و بدخواه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(بِ نَ ظَ)
نامی است که در شمیرانات و اطراف تهران به داغداغان دهند. (یادداشت مؤلف). تاقوت. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به تاقوت و داغداغان شود
لغت نامه دهخدا
(مُحَ ظِ)
مردم برآمده چشم بزرگ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مرد چشم برآمده. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خوش نظر
تصویر خوش نظر
خوش نگر از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از از نظر
تصویر از نظر
از لحاظ ازروی از روی عقیده ای خاص توضیح زم اضافه است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از در نظر
تصویر در نظر
در نگر فردید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد نظر
تصویر بد نظر
بد نگر بد نگاه بد شکل بد هیئت زشت روی بد منظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رش نتر
تصویر رش نتر
فرانسوی سنگ های کماسه زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چوب نظر
تصویر چوب نظر
تیاتوغ توغ از گیاهان تاقوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کج نظر
تصویر کج نظر
آنکه نظرش کج باشد کج بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مد نظر
تصویر مد نظر
برابر چشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مد نظر
تصویر مد نظر
دلخواه
فرهنگ واژه فارسی سره
احول، کج بین، کج چشم، کژبین، لوچ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از انواع بازی های بومی که سرگرم کننده است، مطلع و آگاه
فرهنگ گویش مازندرانی
آذینی که عوام برای رفع چشم زخم بر پیراهن کودکان آویزند
فرهنگ گویش مازندرانی
چشم غره
فرهنگ گویش مازندرانی